تعداد27 شرکت بهعنوان شرکتهای زیانده، غیرفعال یا متوقفشده شناسایی شدند. این شرکتها را به منظور انحلال در دستور کار قراردادیم که اکثرا در قالب هلدینگهای مختلف فعالیت میکردند.
«شرکتهای کاغذیِ صندوق بازنشستگی کشوری تعیین تکلیف میشوند»؛ این خبر از اسفند سال ۹۸ دست به دست شد و حالا خبر قطعی آمده که این شرکتها منحل شدهاند. دکتر حسن تاجیک، معاون سرمایهگذاری و امور اقتصادی صندوق بازنشستگی کشوری، در گفتوگویی با شماره امروز روزنامه «شرق»، از جزئیات ماجرای شرکتهای کاغذی در این صندوق میگوید. به گفته او، سه موضوع اصلی در قالب سه کمیته مجزا در دستور کار صندوق بازنشستگی کشوری قرار گرفتهاند: موضوع اول مربوط ورود شرکتهای صندوق به بورس است؛ البته آن دسته از شرکتهایی که امکان و آمادگی ورود به بورس را داشته باشند. موضوع دوم، ساماندهی شرکتهای صندوق است که بحث شرکتهای کاغذی هم در آن به میان میآید و موضوع سوم، پروژههایی است که به دلایل مختلف متوقف مانده و حالا باید در قالب سه مگاپروژه پیش برود. تاجیک در این گفتوگو، از جزئیات مربوط به شرکتهای کاغذی در صندوق بازنشستگی کشوری میگوید و تاکید میکند که این شرکتها، صرفا شرکتهایی هستند که فعالیتشان متوقف شده و اکنون باید منحل یا با شرکتهای دیگر ادغام میشدند.
*آقای تاجیک! اگر موافق باشید بحث را با تغییرات سالهای اخیر در صندوق بازنشستگی کشوری شروع کنیم؛ به نظر می رسد صندوق راهبردهای جدیدی را تعریف کرده که در قالب اهداف کوتاه مدت و بلند مدت دنبال میشود؛ این راهبردها را چطور جمع بندی میکنید؟سه موضوع به صورت راهبردی در دستور کار مجموعه صندوق بازنشستگی کشوری قرار گرفت. این موضوعات در قالب سه کمیته پیگیری میشوند. یک کمیته مدیریت پورتفو است که در واقع از یکسو بهینه کردن پورتفوی بورسیِ صندوق بازنشستگی کشور را دنبال می کند و از سوی دیگر به شرکتهایی میپردازد که امکان و آمادگیِ ورود به بورس را داشته باشند. این شرکتها باید الزامات سازمان بورس را برای عرضه سهام داشته باشند، حداقل دو تا سه سال سودده بوده باشند و به علاوه صورت مالیِ آنها دارای کمترین بند حسابرسی) باشد.
دومین موضوعی که در دستور کار قرار گرفت، کمیته ساماندهی شرکتهای صندوق است. در این قالب ما شرکتهایی که بعضا متوقف، کاغذی و یا زیانده بودند و یا فعالیتهای موازی داشتند را در دستور کار قرار دادیم و در همین قالب، نسبت به ساماندهی شرکتها اقدام شد.
سومین موضوعی هم که در دستور کار قرار گرفت، پروژههایی بود که در سنوات قبل شروع شده بود اما به دلایل مختلف، از جمله تامین مالی، اختلاف بین پیمانکار و مجری و یا اختلافهایی که با سیستم بانکی داشتند و یا به هر دلیل دیگری متوقف شده بود و برای حلوفصل موضوعات در کمیته نظارت بر پروژهها مطرح شد. اصطلاحا سه مگاپروژه بود که اینها متوقف بودند و در قالب کمیته نظارت بر پروژهها در دستور کار قرار دادیم. این سه موضوع اصلی و محوری بود که در کنار سایر امور انجام شد، اموری مثل اصلاح ساختارهای مدیریتی و مالی شرکتها و ساماندهی نظام بودجهریزی و برگزاری مجامع آنها در موعد مقررکه این موارد در این سه قالب ساماندهی شد.
*از شرکتهای کاغذی در صندوق بگویید، چه تعداد شرکت کاغذی در صندوق وجود داشت که نسبت به انحلال آنها اقدام کردید؟تعداد27 شرکت بهعنوان شرکتهای زیانده، غیرفعال یا متوقفشده شناسایی شدند. این شرکتها یا برای انجام موضوعی خاص تاسیس شده بودند که اقدام جدی در مورد آن موضوع خاص انجام نشده بود یا به دلایل مختلفی از جمله مشکلات سهامداران در تامین و اجرای پروژه خاص متوقف شده بودند. این شرکتها را به منظور انحلال در دستور کار قراردادیم که اکثرا در قالب هلدینگهای مختلف فعالیت میکردند. وقتی از شرکتی به اسم کاغذی یاد میشود، چه زیانده و متوقف شده باشد، چه به دلایل مختلف برای پروژهای تاسیس شده و فعالیتی انجام نداده باشد؛ در هر صورت برای اداره آنها اعضای هیاتمدیره تعیین شده بود و منابعی هم بهعنوان سرمایه اولیه و یا سایر داراییها به این شرکتها تخصیص داده شده بود.
بههرحال، دفتر و مکانی اشغال شده یا بههرحال، آثار مالی و هزینهای در صورتهای مالی هلدینگهای صندوق ایجاد کرده بود. پس از ساماندهی شرکتها و اصلاح حساب این هلدینگها در قالب تدوین برنامه ساماندهی شرکتها، موضوع انحلال این شرکتها در دستور کار قرار گرفت. انحلال این شرکتها باعث شد هم بخشی از منابع هلدینگهای صندوق آزاد شود و هم اصلاح ساختار مدیریتی صورت گرفت و تا حدودی، هیاتمدیرههایی که معرفی شده بودند، ساماندهی شدند و تعدادی از مجموعه جدا شدند.
با این اقدام، تعداد شرکتهایی که شاید به صورت واقعی تحت پوشش صندوق نبودند، اما اسامی و سوابق آنها ساختار صندوق و هلدینگها را متورم کرده بود، کاهش یافت و نظمی به خود گرفت. کاهش این تعداد شرکت نظام مدیریتی را متمرکزتر میکند و به شرکتهایی که فعالیت با اهمیت و جدیتر دارند کمک میکند تا برای اصلاح ساختار مالی و مدیریتیشان بیشتر متمرکز شویم. در همین قالب، تقریبا حدود حدود 22 شرکت نیز که دارای فعالیتهای موازی بودند، در قالب طرح ادغام ساماندهی شدند.
*ادغام شرکتها به چه صورت انجام شدهاست؟ چه شرکتهایی را ادغام کردهاید؟ شرکتهایی داشتیم که ماموریتها یا فعالیتهای مشترک داشتند. آنها یا در زمینه فعالیتهای مشترک با هم رقابت و در حوزه کار همدیگر دخالت میکردند یا اینکه عملا ماموریت مشترک داشتند و میشد با اصلاح ساختار، فعالیت و برنامهها و پروژههایی که مدنظرشان است را به یک شرکت مادر بسپاریم. پس ما این شرکتها را ادغام کردیم. این اقدام در قالب افزایش بازده به مقیاس فعالیت شرکت کمک میکند تا بازدهی بیشتری برای صندوق داشته باشد. وقتی تعداد شرکتها با موضوع فعالیت مشترک زیاد میشوند، بازدهی آنها کاسته میشود و هزینههای ثابت و متغیر آنها روی بازدهیشان تاثیر بهسزایی خواهد گذاشت. این ادغام در قالب همافزایی، چه از نظر سرمایهای و چه از نظر نیروی انسانی مورد نیاز به ما کمک میکند که بتوانیم بازدهی بیشتری را از این مجموعه شرکتها داشته باشیم. این یک ماموریت اساسی بود که در قالب کمیته ساماندهی صورت گرفت.
البته به پیشنهاد مدیرعامل صندوق در سال ۹۹ که بهعنوان «سال جهش تولید» هم نامگذاری شده است، بهعنوان سومین ماموریت و برنامه محوری تصمیمهای کمیته ساماندهی، برنامه دیگری هم در دستور کار قرار گرفت که تدوین شاخصهای فعالیت شرکتها در قالب جهش تولید است. شرکتها علاوه بر اینکه برنامه جاری خودشان را دنبال میکنند و بودجه سال ۹۹ خود را هم در همین قالب اعلام کرده بودند، در این برنامه مشارکت کردند و یک برنامه جهش تولید از آنها خواسته شد.
این برنامه با لحاظ تاثیرات ویروس کرونا بر کشور تدوین شد تا ما بتوانیم منافع و بازدهی بیشتری را ناشی از تلاش مضاعف مدیران شرکتها و هلدینگها داشته باشیم و میزان بازدهی شرکتهای تحت پوشش صندوق را افزایش دهیم. هدف هم این بود که شرکتها به نسبت داراییهایی که داشتند، هزینههایشان را هم مدیریت کنند و کاهش بدهند و به تناسب بتوانند با افزایش فروش و کسب درآمد سود و بازدهی بیشتری به صندوق برسانند که صندوق بتواند در قالب تامین مالی کمک بیشتری را در پرداخت حقوق بازنشستگان داشته باشد و از ظرفیت شرکتهای تحت پوشش بهره بگیرد و فشار بر نظام بودجهای کشور را تا حدودی تعدیل کند.
*با این اقدامات در چه میزان منابع مالی صرفهجویی کردهاید؟عدد قطعی را الان نمیشود گفت و اینها همهاش پیشبینی است. میزان اثربخشی این اقدامات را قطعا در پایان دوره مالی میتوان تعیین کرد. اما بحث برنامه جهش تولید، تقریبا به طور متوسط حدود ۲۰ تا ۳۰درصد بالاتر از بازدهیای پیشبینیشده که شرکتها در قالب نظام بودجهریزی به ما اعلام کردند را در اختیار کمک به تامین منابع مالی صندوق قرار خواهد داد.
*اصولا شرکتهای کاغذی چرا به وجود میآیند؟ معمولا این شرکتها چه کارکردی دارند؟این شرکتها در بدو تاسیس کاغذی نیستند و نمیشود اسم آن را کاغذی گذاشت و برای ماموریت خاصی تاسیس میشوند. شرکتهایی که در نظام اقتصادی ما از آن کاغذی یاد میشود، به این معناست که برخی از فرصتطلبان اقتصادی یک سری شرکتها تاسیس میکنند برای بهرهبرداری شخصی خودشان و از آن سوءاستفادههای اقتصادی میبرند شاید برای بعضی اهداف غیرواقعی و غیراقتصادی. اما در مجموعههایی مثل صندوق بازنشستگی، تاسیس این شرکتها لزوما به اسم شرکت کاغذی نیست.
ابتدا برای یک پروژه یا ماموریت خاص تاسیس میشود که بتوانند آن ماموریت خاص را در قالب شرکت راهبری کنند. ما شرکتهایی داریم که فعالیتهای مشخصی دارند، گاهی در هلدینگها لازم است برای اجرای پروژه جدید، یک شرکت جدید تاسیس کنند که این شرکتها عموما دو گونه هستند؛ یا در قالب شرکت پروژه هستند که با اجرای پروژه عمر و ماموریت آنها به پایان می رسد و یا در قالب شرکت سهامی خاص شکل میگیرد که بتواند آن ماموریت یا پروژه را پیش ببرند.
مثلا اگر بخواهیم یک نیروگاه احداث کنیم و یا یک واحد اقتصادی تولیدی خاص، این فعالیت بایستی در قالب یک شرکت مستقل فرایندهای خود را راهبری کند. پس اگر نوع سرمایهگذاری آن اجرای طرح توسعه نباشد و هدف آن راهاندازی یک واحد تولیدی، اقتصادی یا خدماتی جدید باشد و در راستا و همجهت با تولید، خدمات و محصولات شرکت اصلی نباشد؛ بایستی در قالب یک شرکت جدید فعالیت کند. مدیران برای اینکه بتوانند اینگونه برنامههای خود را پیش ببرند، این شرکتها را تاسیس میکنند؛ اما گاهی پروژهها به دلایل اقتصادی، تدوین مدل سهامداری و یا بحرانهای پیشبینینشده به سرانجام نمیرسد. لذا این شرکتها به صورت پوستهای باقی میمانند و فعالیت جدی را در قالب شرکت شروع نمیکنند یا شاید فعالیت هم شروع میشود، اما به دلایلی دچار زیانهای مالی و اقتصادی شدهاند و برای جلوگیری از زیان بیشتر، متوقف شدهاند. اینها را در قالب شرکتهای متوقفشده و راکد شناسایی کردیم و در جهت ساماندهی آن قدم برداشتیم.
*روند حذف این شرکتها به چه صورت بود؟ در راستای انحلال آنها، چه بازتابی ایجاد شدهاست؟انحلال این شرکتها بسته به ترکیب سهامداریهایشان متفاوت است. شرکتهایی که صد در صد متعلق به صندوق بوده، راسا با تهیه گزارش توجیهی و رعایت فرآیندهای قانونی و تصویب مراجع در مسیر انحلال قرار گرفتهاند. آنها که بهنوعی مربوط به خود صندوق یا هلدینگهای تحت پوشش بودهاند نیز با رعایت همین فرآیند با تایید هیاتمدیره و تصویب مجمع و براساس شرایطی که در قانون تجارت پیشبینیشده، نسبت به انحلال شرکت اقدام میکنیم. اما گاهی شرکتهای دارای سهامدار غیر هستند؛ یعنی لزوما صندوق بازنشستگی یا هلدینگهای تحت پوشش دارای سهام صد در صدی نبودهاند و درصدی از این سهام متعلق به سهامداران غیر است.
در این حالت، یا باید به صورت توافقی این فرآیندها و مجمع برگزار شود و نسبت به انحلال شرکتها اقدام میشود و یا اینکه در صورت عدممشارکت سهامدارِ غیر که خارج از هلدینگهای تحت پوشش صندوق است، در قالب دادخواستی که به مقامهای قضایی داده میشود، نسبت به تقاضای انحلال این شرکتها اقدام خواهد شد. بعد از تایید دستگاه قضایی که منجر به دعوت از سهامداران و تایید آنها میشود، نسبت به این مسئله اقدام خواهد شد و در قالب همان مجامع، انحلال صورت خواهد گرفت.
*پس این شرکتها به هر حال در ابتدا، بهعنوان شرکت کاغذی ثبت نمیشوند. این، یعنی سایر شرکتها هم در آینده امکان دارد به شرکت کاغذی تبدیل شوند. آیا اقدامی کردهاید که در آینده شرکتها به شرکت کاغذی تبدیل نشوند؟ما بنا را بر این گذاشتهایم که تا زمانیکه ماموریت ما برای شرکتها منجر به تهیه طرحهای توجیهی نشود و فرآیند نظام تصمیمگیری طی نشود و اسناد اجرای طرح به تایید نرسد، نسبت به تاسیس شرکتهای جدید اقدام نکنیم. یعنی، در قالب یک موضوع یا یک محتوای جدید شرکت تاسیس نکنیم. بلکه، براساس یک پروژه جدید که توجیهات فنی و اقتصادی آن، کلیاتش به تایید و تصویب ارکان رسیده و امکان عملیاتی شدن و تامین مالیاش مهیا شده، اقدام به راهاندازی شرکت جدید کنیم.
*در صندوق بازنشستگی، وقتی از شرکتهای کاغذی سخنی به میان میآید، دقیقا به چه معناست؟عنوان کاغذی معمولا به این صورت است که دو برداشت از آن میشود. یک برداشت با نگاه اقتصادی میشود که به هر حال با یک ماموریتی شرکتها تاسیس شدهاند اما اقدامی صورت نگرفتهاست. بخش دیگر غیراقتصادی و بحث سوءاستفادههای اقتصادی است که مشمول صندوقها نمیشود. بیشتر اتفاقاتی است که در پروندههای مفاسد اقتصادی اخیرا با آنها مواجه شدهایم، این است که برخی از افراد شرکتهایی را با نیات سوء تاسیس میکنند برای اینکه سوءسابقه و حواشیای برای مالکین و سهامداران اصلی به وجود نیاید، به اسم سهامدارانِ غیر راهاندازی میکنند. بعد از اجرای یک یا دو ماموریت خاص، فعالیت آنها متوقف و رها میشوند.گاهی این از نوع سوءاستفاده از شرکتها بهعنوان شرکتهای کاغذی یاد میشود؛ اما این مسئله در مورد صندوقهای بازنشستگی جایگاهی ندارد. این شرکتها برای یک ماموریت خاص اقتصادی تاسیس شدهاند؛ اما به دلایلی یا در قالب عدم تامین مالی یا به دلیل توجیهپذیر نبودنِ پروژههایی که تعریف شده، فعالیتشان متوقف شده و بیشتر از این جنس بوده است. یعنی، به مفهوم کلی کارکرد خود را در واقع از دست دادهاند.